از جوانگرایی حرف میزنیم و همه تمجید میکنند، اما طرحی به مجلس رفته است برای ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان! لابد میپرسید؛ خب! چه ربطی دارد؟ اینکه خوب است!... اما خوب نیست. این یعنی ادارات دولتی ما پر شده از مسئولان و مدیران بازنشسته. هر چه هم خواهش و تمنا و بخشنامه ارائه دادیم، ثمری نداد. مرتب شعار جوانگرایی دادیم و دادند، اما آنچنان در به کارگیری بازنشستگان پافشاری کردند که عاقبت دلسوزان مجبور شدند دست به دامن قانون شوند و به ضرب و زور قانون و مجلس، مقابل این رویه بایستند. این یعنی تمام آن شعارها فقط حرف است. در عمل هیچکس دلش نمیآید جایش را به یک نیروی جوانتر و کارآمدتر و به روزتر بدهد، به طوری که باید با توسل به زور قانون آنها را از میزهایشان جدا کرد.
اصل این مصوبه و طرح آن در مجلس برای این ممکلت که میلیونها جوان بیکار و در عین حال توانا و متخصص دارد، خیلی تأسفبار است و بخوبی نشان میدهد هیچ ارادهای برای جوانگرایی نیست. باری تأسفبارتر از این رویه، نحو او محتوای همین قانون است. دقت بفرمایید، این قانون را داریم از تصویب مجلس میگذرانیم، زیرا در عموم دستگاهی رایج است بازنشستگان را میآورند و در پستهای مهم به کار میگیرند و این همه سال رهنمود و توصیه و تشر و تمنا هم بیفایده بوده. پس بناست با این قانون این رفتار غلط را ریشهکن کنیم، اما حیرتا که خبر میرسد در متن همین قانون، برای نخستین بار، استثناهای قابل تأملی برای عدهای لحاظ شده و این دقیقاً یعنی ما آمدیم ابرویش را درست کنیم، ولی با تأسف جفت چشمها را نیز کور خواهیم کرد.
پیشتر نیز هر جا که پای به کارگیری بازنشستگان در میان بود، مدیران مربوطه انواع بهانهها و استثناها را ردیف میکردند تا دهان مخالفان را ببندند. بنا بود به قانون متوسل شویم تا بساط این بهانهها جمع شود، ولی انگار بناست کارکرد این قانون، رسمیت بخشیدن به همین بهانهها و استثناها باشد. حالا فهمیدید دقیقاً دارد چه اتفاقی میافتد؟ سخت امیدوارم نمایندگان هوشیار مردم در مجلس، جلوی این نقض غرض را بگیرند. من خود از شمار نسلی هستم که چند دهه پشت سر مدیریتهای نخست انقلاب ماند. نسلی که حکم سرباز پیاده را برای این مدیران داشت. بسیاری از آنها در سنین بالای هفتاد و هشتاد و... هنوز مناصبشان را رها نمیکنند و این در حالی است که خود ما که اوایل انقلاب نوجوان بودیم، دیگر داریم پیر میشویم. این طور نباشد که بخشی از مدیریت مؤثر و مولد کشور را با استثناهای قانونی، دوباره نصیب همین جماعت کنیم و در چرخهای دیگر هم اگر جایی جوانی ره به مدیریتی برد، از شمار ژن خوب و آقازادههایی باشد که پیشتر پدرانشان بر همان مناصب تکیه زده بودند. بگذارید در انقلاب اسلامی گردش نخبگان معنا یافته و نسل جوان فصلی دچار عارضه نسل جوان پیشین نشوند. از این داراییهای لایزال بهره ببرید و نگذارید آنها سرخورده و ناامید شوند.
۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۵
کد خبر: 611771
تمام آن شعارها فقط حرف است. در عمل هیچکس دلش نمیآید جایش را به یک نیروی جوانتر و کارآمدتر و به روزتر بدهد، به طوری که باید با توسل به زور قانون آنها را از میزهایشان جدا کرد.
نظر شما